در حالیکه آسوشیتدپرس از ورود مذاکرات هستهای ایران و آمریکا به مرحله فنی خبر داده، بسیاری از تحلیلگران معتقدند این تحول بیشتر از آنکه نشانهای از پیشرفت واقعی باشد، بیانگر همان سیاست قدیمی جمهوری اسلامیست: خرید زمان، فریب افکار عمومی و حفظ ساختار پوسیده قدرت.
مذاکرات فنی یا ترفند فریب؟ جمهوری اسلامی هنوز بهدنبال وقتکشی است
ورود به فاز فنی الزاما بهمعنای نزدیکی به توافق نیست، بلکه بیشتر یک نمایش سیاسی برای جلب توجه غرب، کاهش فشارهای بینالمللی و دلخوش کردن داخلیها به «دستاورد دیپلماتیک» است.
مذاکرات فنی یعنی چه؟ جمهوری اسلامی چه میخواهد؟
ورود به بحثهای کارشناسی یعنی تمرکز بر جزئیات فنی از جمله میزان مجاز غنیسازی، سطح بازرسیها، نحوه برداشتن تحریمها و محدودسازی برنامه موشکی جمهوری اسلامی. اما حتی همین گام، در گذشته بارها بینتیجه مانده است.
تجربه توافق برجام، خروج آمریکا از آن، و نقض پیاپی تعهدات توسط رژیم ایران، ثابت کرده که نظام آخوندی فقط تا زمانی پای توافق میماند که سود مالی و امنیت بقای خودش تأمین شود. با نخستین موج اختلاف یا تغییر شرایط سیاسی، ماشین فریب دوباره روشن میشود.
آیا آمریکا فریب تازهای را میپذیرد؟ هشدار کارشناسان
بهرغم ادعای برخی رسانهها مبنی بر پیشرفت، کارشناسان هشدار میدهند که مسیر مذاکرات با ایران همواره پر از دام، بازی دوگانه، و تهدید در لفافه مذاکره بوده است. اگر آمریکا بازهم به امید توافقی نیمبند، از فشار حداکثری عقب بنشیند، نهتنها رژیم را تقویت کرده، بلکه مردم ایران را در گرداب خفقان رها کرده است.
نگاه مردم ایران؛ مذاکره برای مردم نان نمیشود، آزادی میخواهند
برای مردم ایران، مذاکره دیگر واژهای بیمعناست. مردم از توافقهایی که فقط برای رژیم نان دارد و برای آنها سرکوب بیشتر میآورد، خستهاند. شعار امروز نه «توافق»، بلکه سرنگونی است. جنبشهای مردمی از «زن، زندگی، آزادی» تا اعتصابات سراسری، بارها نشان دادهاند که راهحل را نه در وین، بلکه در خیابانهای تهران، مشهد، تبریز و اهواز جستوجو میکنند.
سیاست نرم با رژیم، یعنی خیانت به مردم ایران
مذاکرات فنی، در ظاهر نشانهای از تعامل دیپلماتیک است، اما در واقع مسکنی موقت برای رژیمی است که به وقت نیاز دارد تا سرکوب را تکمیل کند، دلار جمع کند و دستگاه نظامیاش را تقویت کند. وقت آن رسیده غرب درک کند که هر لحظه گفتوگو، فرصتی برای ادامه بقا به این رژیم جنایتکار میدهد.