سخنگوی دولت چهاردهم جمهوری اسلامی در اظهاراتی ضد و نقیض اعلام کرد که افزایش قیمت حاملهای انرژی در دستور کار است اما بلافاصله مدعی شد که این به معنای گرانی فوری بنزین نیست.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که شهروندان ایرانی روزانه با افزایش شدید قیمت کالاهای اساسی و کاهش قدرت خرید مواجه هستند.
تناقضگویی دولت جمهوری اسلامی درباره گرانی سوخت
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت مسعود پزشکیان، روز چهارشنبه ۱۰ بهمن با رد «شایعات درباره افزایش قیمت بنزین» از کمبود سوخت در کشور خبر داد و گفت که هرگونه افزایش قیمت باید «با تمهیدات اجتماعی» انجام شود.
اما تجربه گذشته نشان داده است که جمهوری اسلامی هر بار که قیمت سوخت را افزایش داده، آن را بدون هشدار قبلی و با سرکوب اعتراضات مردمی همراه کرده است.
سرکوب اعتراضات مردمی در آبان ۹۸؛ خاطرهای که زنده است
در آبان ۱۳۹۸، افزایش ناگهانی قیمت بنزین به جرقهای برای اعتراضات سراسری تبدیل شد. در آن زمان، جمهوری اسلامی با قطع اینترنت و اعزام نیروهای امنیتی به خیابانها، اعتراضات مردمی را به شدت سرکوب کرد. نتیجه این سرکوب، صدها کشته، هزاران بازداشت و شکنجه، و شکاف عمیقتر میان مردم و حاکمیت بود.
مهاجرانی در اظهارات جدید خود بدون اشاره به این سرکوب خونین، مدعی شد که افزایش قیمت سوخت «باید متناسب با تورم» باشد. این ادعا در حالی مطرح میشود که تورم افسارگسیخته، سفره مردم را کوچکتر از همیشه کرده و گرانی کالاهای اساسی در کنار بیکاری و فساد گسترده، کشور را در بحرانی بیسابقه فرو برده است.
«ناترازی» یا کمبود انرژی؟ فریبکاری زبانی حکومت ادامه دارد
سخنگوی دولت پزشکیان در ادامه صحبتهای خود به اصطلاح «ناترازی میان مصرف و توزیع سوخت» اشاره کرد؛ عبارتی که جمهوری اسلامی همواره برای پنهان کردن بحران انرژی به کار میبرد.
همین تاکتیک زبانی در مورد بحران برق نیز استفاده شد؛ زمانی که دولت کمبود برق را «ناترازی» نامید، اما در عمل، مردم با خاموشیهای گسترده و افزایش بهای برق مواجه شدند.
اکنون همان سیاست درباره بنزین در حال اجراست، و مقامات جمهوری اسلامی با بازیهای زبانی تلاش دارند تا فاجعه مدیریتی خود را پنهان کنند. گرانی، دروغ و سرکوب؛ آیندهای که مردم ایران خوب میشناسند
با وجود تناقضگویی مقامات جمهوری اسلامی، واقعیت این است که دولت مسیر افزایش قیمت بنزین را آغاز کرده و این اتفاق بهزودی رخ خواهد داد. مردم ایران تجربه آبان ۹۸ را فراموش نکردهاند و میدانند که نتیجه این تصمیم، گسترش فقر و سرکوب بیشتر خواهد بود.
درحالیکه ثروت ملی ایران در جیب مقامات فاسد و گروههای نیابتی منطقه خرج میشود، مردم با بحران اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند.
جمهوری اسلامی با سیاستهای اقتصادی فاجعهبار، کشور را به پرتگاه سقوط کشانده و تنها راه بقای خود را در فریبکاری و سرکوب اعتراضات میبیند. اما همانطور که تاریخ نشان داده، هیچ حکومتی با سرکوب همیشگی دوام نخواهد آورد.