گزارشهای رسمی نشان میدهند که روز چهارشنبه ۲۴ بهمن، ادارات، مدارس و مراکز آموزشی در ۲۴ استان ایران تعطیل شدهاند. در همین حال، قطع گسترده برق در ایران خشم مردم را برانگیخته و اعتراضات خیابانی را شعلهور کرده است.
قطع برق ناگهانی در پایتخت؛ نیروگاهها بدون سوخت ماندهاند
چگونه کشوری با ذخایر عظیم گاز، مردمش را در سرما و تاریکی فرو برده است؟
بر اساس اعلام شرکت توانیر، نیروگاههای تهران به دلیل کمبود شدید گاز از کار افتادهاند. این در حالی است که ایران یکی از بزرگترین ذخایر گاز جهان را دارد اما به دلیل فساد، سوءمدیریت و اولویتبندی اشتباه رژیم، مردمش مجبورند سرمای طاقتفرسا و خاموشیهای گسترده را تحمل کنند.
در حالی که دولتهای دیگر در شرایط بحرانی بهدنبال رفاه مردم هستند، جمهوری اسلامی بودجه کشور را صرف حمایت از گروههای تروریستی و مزدوران نیابتی خود در منطقه کرده و مردم ایران را به حال خود رها کرده است.
اعتراضات خیابانی پس از خاموشیهای گسترده؛ "مرگ بر خامنهای" در تاریکی تهران طنینانداز شد
خشم مردم از بیکفایتی جمهوری اسلامی؛ شعارهای ضدحکومتی در پایتخت اوج گرفت
پس از قطع گسترده برق، مردم ایران به خیابانها آمده و علیه علی خامنهای و جمهوری اسلامی شعارهای تندی سر دادند.
گزارشهای محلی حاکی از آن است که در مناطق مختلف تهران، شعارهای "مرگ بر خامنهای"، "مرگ بر دیکتاتور" و "این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت" شنیده شد.
مردم دیگر از دروغهای جمهوری اسلامی خسته شدهاند. مسئولان رژیم، با وجود تمام مشکلاتی که مردم با آن دستوپنجه نرم میکنند، همچنان میلیاردها دلار را صرف جاهطلبیهای منطقهای خود کرده و در داخل کشور، بحرانهای بیسابقهای ایجاد کردهاند.
فاجعه مدیریتی در اوج بحران انرژی؛ تعطیلی کشور، اعتراف رژیم به شکست خود
ادارات، سازمان بورس و نهادهای دولتی به تعطیلی کشیده شدند؛ نشانهای از فلج شدن سیستم حکومتی و با افزایش بحران، بیش از ۲۴ استان کشور به تعطیلی کشیده شدهاند.
ادارات، مدارس، بانکها و حتی سازمان بورس و نهادهای اقتصادی جمهوری اسلامی تعطیل شدند. این اقدام نشاندهنده فروپاشی کامل ساختار حکومتی و ناتوانی مطلق رژیم در مدیریت بحرانهاست.
اما جمهوری اسلامی همچنان به فرافکنی و مقصر جلوه دادن مردم ادامه میدهد. این رژیم در اقدامی مضحک، از مردم خواسته است که با پیوستن به کمپین "۲ درجه کمتر"، مصرف گاز خود را کاهش دهند، در حالی که بحران اصلی، فساد گسترده و بیکفایتی رهبران رژیم در مدیریت منابع کشور است.
جمهوری اسلامی در سراشیبی سقوط، مردم در مسیر خیزش
بحران قطعی برق، تعطیلی کشور و اعتراضات گسترده نشان میدهد که حاکمیت ایران به پایان راه خود نزدیک شده است. نظامی که در تأمین ابتداییترین نیازهای شهروندان خود ناتوان باشد، دیگر مشروعیتی برای ادامه بقا ندارد.
جمهوری اسلامی میلیاردها دلار را خرج تروریسم منطقهای، سرکوب مردم و سرپوش گذاشتن بر فساد سیستماتیک خود کرده، اما اکنون با جامعهای خشمگین و آماده قیام روبهرو است.
زمستان امسال فقط برای مردم ایران سخت نیست، بلکه برای جمهوری اسلامی نیز فصلی تاریک و سرنوشتساز خواهد بود. آیا این بحران مقدمهای برای سقوط نهایی رژیم خواهد بود؟